بازدید امروز : 321
بازدید دیروز : 42
توحید و معنا بخشی به زندگی:
معنا دار بودن زندگی برای انسان خیلی مهم و سرنوشت ساز است.
کسانی که زندگی شان معنا دار است، احساس نشاط و سرزندگی خاصی دارند و بر عکس کسانی که معنایی برای زندگی خود نمی شناسند، زنده وشاداب نیستند.
فرض کنید کسی که زندگی اش معنادار نیست و بی هدف زندگی می کند، ناگهان به معنای زندگی پی ببرد و هدفدار شود، چه احساسی دارد.
به محض اینکه زندگی اش معنادار می شود، احساس می کند که تازه متولد شده است و معنای زندگی به او حیات و تولد تازه ای می بخشد.
کسی که زندگی اش معنادار است، احساس می کند که زنده است و برای رسیدن به هدف زندگی تلاش و حرکت می کند و برای زندگی خود ارزش قایل است، ولی کسانی که زندگی شان معنادار نیست، ساکن و دل مرده اند و ارزش خاصی برای زندگی خود قایل نیستند.
بی معنا بودن زندگی برای انسان سخت آزار دهنده است، چون انسان را به پوچی و حیرت و سرگردانی می رساند و شخص بی هدف احساس می کند که عمرش به هدر می رود.
به همین دلیل است که هر کسی به نحوی سعی می کند به زندگی خود معنا بخشی کند.
بسیاری از مردم خود را با کار و حرفه و پست ومقام و نقش اجتماعی مشغول می کنند و معنای زندگی را پیشرفت مادی و کسب مال و ثروت می دانند و به این وسیله به زندگی خود معنا می بخشند.
بعضی ها خدمت به مردم و یا توجه به خانواده و رابطه با فامیل خود را در دستور کار قرار می دهند و از این طریق می خواهند به زندگی خود معنا بخشی کنند.
برخی از این فراتر می روند و برای معنادار شدن زندگی به وطن دوستی و احساسات ناسیونالیستی پناه می برند. این گروه که همان ملی گراها هستند، معمولا به سابقه تاریخی و فرهنگ و تمدن کشور خود می بالند و به آثار تاریخی و هویت ملی خود عشق می ورزند.
بعضی از این هم فراتر می روند و بشر دوستی و اومانیسم را آرمان زندگی خود قرار می دهند و در حقیقت به نوعی جهان وطنی معتقد اند و از این طریق به زندگی خود معنا می بخشند.
برخی برای آزادی بشر تلاش می کنند و آزادی خواهی و عدالت اجتماعی را آرمان زندگی خود قرار می دهند و از این راه به معنای زندگی می رسند.
جوان های متدین گاهی برای معنابخشی به زندگی خود می گویند: ما می خواهیم یار امام زمان (عج) شویم یا منتظر واقعی حضرت باشیم، یا طوری زندگی کنیم که امامان ما را دوست داشته باشند، یا به خدا رسیدن را آرمان زندگی خود می دانند و از این طریق آنرا معنادار می کنند.
همه این آرمان ها در جای خود خوب و مفید است، اما آنچه آرمان واقعی زندگی انسان است و به آن معنای اصیل می دهد، رسیدن به کمال انسانی از طریق خداپرستی است.
انسان فطرتا کمال طلب، خداجوی، خداپرست و دانش خواه است. پی گیری راه فطرت، به زندگی انسان هدف اصیل و معنای عمیق می بخشد و به واقع انسان را زنده و پویا می کند.
خودسازی توحیدی بهترین عاملی است که به زندگی انسان معنای واقعی می بخشد و آنرا با ارزش می کند، زیرا تنها از این طریق است که کمال و سعادت دنیا و آخرت انسان تامین می گردد.
بنابراین یکی از آثار توحید و خداپرستی معنابخشی به زندگی انسان است و کسانی که در راه خودسازی وتوحید نیستند، زندگی شان پوچ و بی ارزش است.
سید مصطفی علم خواه. 16/12/95
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید